چرا گاهی افراد خوب کارهای بد انجام می‌دهند؟

۲۹ فروردین ۱۴۰۲

آمار بازدید : 703

نیچه در کتاب فراتر از خیر و شر استدلال می‌کند که مفاهیم خیر و شر به‌ جای اینکه ذاتاً «درست» باشند، از نظر فرهنگی ساخته می‌شوند. بر این اساس، فرهنگ های مختلف قوانین اخلاقی متفاوتی را برای حفظ نظم اجتماعی تدوین می کنند.

به عنوان مثال، برای یک جین ( پیرو جاینیسم یکی از دین‌های هند)  و برای بسیاری از هندوها، خوردن گوشت بسیار بد است، زیرا  به معنای کشتن یک زندگی است. اما برای یک مسلمان، کشتن حیوانات در موارد خاص ممکن است یک وظیفه شرعی باشد و خوب تلقی شود. میلیاردها گوشت خوار در سراسر جهان خوردن گوشت را بد نمی دانند.

به همین ترتیب، نوشیدن مشروبات الکلی برای مسلمانان گناه است، اما برای مسیحیان قابل قبول است. در واقع اولین معجزه ای که عیسی مسیح انجام داد تبدیل آب به الکل بود. برای میلیاردها نفر در سراسر جهان، الکل یک نوشیدنی مرتبط با جشن و شادی است.

تقریباً همه چیز را افراد مختلف بسته به دیدگاهشان می توانند خوب و بد بدانند.

  • کشتن انسان ها بد است، اما سربازانی که دشمنان را می کشند یا پلیس هایی که تروریست ها را می کشند خوب است.
  • شکستن قانون سرزمین بد است، اما اکثر قهرمانان (گاندی، نلسون ماندلا) قانون را زیر پا گذاشتند.
  • بخشش خوب تلقی می شود، اما بخشیدن جنایتکار یا متجاوز بد تلقی می شود.
  • دروغ گفتن بد است، اما دروغ گفتن برای نجات جان یک نفر یا محافظت از ملت خوب است.

از این رو، یک چیز مسلم است که هیچ فردی نمی تواند در نظر هر فردی خوب باشد و هیچ فردی نمی تواند برای همه بد باشد.

حتی فردی که با او به عنوان یک جنایتکار برخورد می شود و جامعه او را بد تلقی می کند ممکن است در واقع فرد خوبی برای عضو خانواده و دوست خود باشد.

شاید شما افراد داخل تصویر زیر را بشناسید.

 

 

در سمت چپ، ما مهاتما گاندی را داریم که به عنوان قدیس و یکی از بزرگترین رهبران قرن بیستم شناخته می شود و در سراسر جهان مورد احترام است.

در سمت راست ناتورام گودسه است که گاندی جی را کشت.

در حالی که بیشتر مردم ممکن است گاندی را خوب و ناتورام گودسه را شر بدانند، میلیون ها نفر نیز وجود دارند که ناتورام گودسه را خوب و گاندی را بد می‌دانند.


با این حال، برخی از اعمال وجود دارد که عموماً خوب یا بد در نظر گرفته می شوند. برای مثال، اکثر مردم موافق هستند که دروغ، تقلب، قتل، تجاوز، خیانت، دزدی، فساد و غیره بد هستند در حالی که راستگویی، صداقت، عشق و شفقت، وفاداری، صدقه و درستکاری خوب هستند.

هیچ انسانی خوب یا بد به دنیا نمی آید.

ما بسته به اعمالمان خوب یا بد می شویم.

به گفته ارسطو، «عالی بودن یک هنر است که از طریق آموزش و عادت به دست می‌آید. ما به خاطر داشتن فضیلت یا عالی بودن به درستی عمل نمی‌کنیم، بلکه به دلیل اینکه به درستی عمل کرده‌ایم، این فضیلت‌ها را داریم. ما آن چیزی هستیم که ما به صورت تکراری انجام می‌دهیم. بنابراین، عالی بودن یک عمل نیست بلکه یک عادت است.»

در زندگی ام به هیچ فردی برخورد نکرده ام که هرگز کار بدی انجام نداده باشد یا همیشه در زندگی فقط کارهای بد انجام داده باشد.

همه ما در مواقعی خوب هستیم، در حالی که در مواقعی بد هستیم.

با این حال، نسبت خوب و بد ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد.

از این رو، ما می توانیم خوبی و بدی را فقط در مقیاس نسبی با هم مقایسه کنیم.

برخی از مردم بهتر از دیگران هستند، اما هیچ فردی کاملاً خوب یا مطلقا بد نیست.

پس باید سعی کنیم تا آنجا که ممکن است کارهای خوب انجام دهیم، اما اگر گاهی اوقات مرتکب کارهای بد هم می شویم، از خود خجالت نکشیم.

یادمان باشد که خطا کردن انسانی است و بخشیدن امری الهی.

بنابراین مهم است که نه تنها تا جایی که می توانیم کمتر مرتکب خطا شویم، بلکه قلبی مهربان داشته باشیم که کسانی را که گاهی اشتباه می کنند ببخشیم و به آنها فرصت دهیم تا دوباره خوب شوند.

هیچ کس نمی‌تواند از نظر همه خوب باشد، شاید حتی خدا.