کدام عوامل می توانند بر تراز تجاری یک کشور تأثیر بگذارند؟

۲۸ خرداد ۱۴۰۳

آمار بازدید : 392

تراز تجاری یک کشور با صادرات خالص آن (صادرات منهای واردات) تعریف می شود و بنابراین تحت تأثیر همه عواملی است که تجارت بین المللی را تحت تأثیر قرار می دهد. اینها شامل وقف عوامل و بهره وری، سیاست تجاری، نرخ ارز، ذخایر ارز خارجی، تورم و تقاضا می شود.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت این است که هم کالاها و هم خدمات برای صادرات و واردات محاسبه می شوند، در نتیجه یک کشور دارای تراز تجاری برای کالاها (همچنین به عنوان تراز تجاری کالا نیز شناخته می شود) و تراز تجاری برای خدمات دارد. یک کشور اگر صادراتش بیشتر از وارداتش باشد، مازاد تجاری دارد. اگر واردات بیشتر از صادرات باشد، کشور کسری تجاری دارد.

جملات کلیدی
تراز تجاری به عنوان خالص صادرات یک کشور یا صادرات آن منهای واردات تعریف می شود.
وقتی صادرات بیشتر از واردات باشد، کشور مازاد تجاری دارد و وقتی واردات از صادرات بیشتر شود، کشور کسری تجاری دارد.
وقف عوامل، مانند نیروی کار، بر تراز تجاری توسط چه چیزی و توسط چه کسی تولید می شود، تأثیر می گذارد.
تجارت بین المللی تا حد زیادی تحت تأثیر تقاضا برای کالاها و خدمات یک کشور و همچنین تعدادی از جنبه های اقتصادی است.
عوامل دیگر عبارتند از پیشرفت های تکنولوژیکی، در دسترس بودن منابع طبیعی و جمعیت.

وقف فاکتور
وقف عوامل شامل نیروی کار، زمین و سرمایه است. نیروی کار ویژگی های نیروی کار یک کشور را توصیف می کند. زمین منابع طبیعی موجود، مانند چوب یا نفت را توصیف می کند. منابع سرمایه شامل زیرساخت و ظرفیت تولید است.

مدل Heckscher-Ohlin تجارت بین‌الملل بر ویژگی‌های نیروی کار، زمین و سرمایه یک کشور برای توضیح الگوهای تجاری تأکید می‌کند. برای مثال، کشوری با نیروی کار غیر ماهر فراوان ، کالاهایی را تولید می کند که به نیروی کار نسبتاً کم هزینه نیاز دارند، در حالی که کشوری که منابع طبیعی فراوانی دارد، احتمالاً آنها را صادر می کند.

بهره وری از این عوامل نیز ضروری است. فرض کنید دو کشور دارای مقدار مساوی نیروی کار و موقوفه زمین هستند. با این حال، یک کشور دارای نیروی کار ماهر و منابع زمین با بهره وری بالا است، در حالی که کشور دیگر دارای نیروی کار غیر ماهر و منابع نسبتاً کم بهره وری است.

نیروی کار ماهر می تواند به ازای هر فرد نسبتاً بیشتر از نیروی غیر ماهر تولید کند، که به نوبه خود بر حوزه هایی که هر یک می توانند مزیت نسبی پیدا کنند، تأثیر می گذارد . کشوری که نیروی کار ماهر دارد ممکن است الکترونیک پیچیده طراحی کند، در حالی که نیروی کار غیر ماهر ممکن است در تولید اولیه تخصص داشته باشد.

به همین ترتیب، استفاده کارآمد از منابع طبیعی می تواند به معنای ارزش نسبتاً کم و بیش استخراج شده از یک موهبت اولیه مشابه باشد.

 

سیاست های تجاری
موانع تجارت نیز بر تراز صادرات و واردات یک کشور تأثیر می گذارد. سیاست‌هایی که واردات را محدود می‌کنند یا به صادرات یارانه می‌دهند، قیمت‌های نسبی آن کالاها را تحت تأثیر قرار می‌دهند و باعث می‌شوند واردات یا صادرات کم و بیش جذاب باشند. به عنوان مثال، یارانه های کشاورزی ممکن است هزینه های کشاورزی را کاهش دهد و تولید بیشتر برای صادرات را تشویق کند. سهمیه های وارداتی باعث افزایش قیمت کالاهای وارداتی می شود که باعث کاهش تقاضا می شود.

کشورهایی که تجارت را از طریق تعرفه‌های وارداتی و عوارض بالا محدود می‌کنند، ممکن است نسبت به کشورهایی که سیاست‌های تجارت باز دارند، کسری تجاری بیشتری داشته باشند. این به این دلیل است که موانع تجارت آزاد ممکن است آنها را از بازارهای صادراتی خارج کند.

موانع غیر تعرفه ای نیز برای تجارت وجود دارد . فقدان زیرساخت می تواند هزینه های عرضه کالا به بازار را افزایش دهد. این باعث افزایش قیمت آن محصولات و کاهش رقابت جهانی یک کشور می شود که به نوبه خود باعث کاهش صادرات می شود.

سرمایه گذاری می تواند این موانع را کاهش دهد. برای مثال، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها می‌تواند پایه سرمایه یک کشور را افزایش دهد و قیمت عرضه کالاها به بازار را کاهش دهد.

تا ژوئن ۲۰۲۳، کسری تجارت بین‌المللی کالا و خدمات ایالات متحده ۶۵.۵ میلیارد دلار بود.

نرخ ارز، ذخایر ارزی خارجی و تورم
چندین مفهوم مالی یا اقتصادی خاص وجود دارد که باید در نظر گرفته شود که ممکن است بر تراز تجاری یک کشور تأثیر بگذارد که ممکن است شامل شوند، اما لزوماً محدود به آنها نیستند:

نرخ ارز : یک ارز داخلی که افزایش یافته است، قیمت تمام شده کالاهای صادراتی را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد و می تواند صادرکنندگان را از بازارهای جهانی خارج کند. این ممکن است تراز تجاری یک کشور را تحت فشار قرار دهد.
ذخایر ارز خارجی : برای رقابت موثر در بازارهای بین المللی، یک کشور باید به ماشین آلات وارداتی دسترسی داشته باشد که بهره وری را افزایش می دهد، که در صورت ناکافی بودن ذخایر ارزی ممکن است دشوار باشد.
تورم : اگر تورم در کشوری بیداد می کند، قیمت تولید یک واحد محصول ممکن است بیشتر از قیمت کشوری با تورم کمتر باشد. این امر بر صادرات تأثیر می گذارد و در نتیجه بر تراز تجاری تأثیر می گذارد.

تقاضا
تقاضا برای محصولات یا خدمات خاص جزء ضروری تجارت بین المللی است. برای مثال، تقاضا برای نفت به طور یکسان بر قیمت و تراز تجاری کشورهای صادرکننده و واردکننده نفت تأثیر می‌گذارد. اگر یک واردکننده کوچک نفت با کاهش قیمت نفت مواجه شود، ممکن است واردات کلی آن کاهش یابد.

از سوی دیگر، صادرکننده نفت ممکن است شاهد کاهش صادرات خود باشد. بسته به اهمیت نسبی یک کالای خاص برای یک کشور، چنین تغییرات تقاضا می تواند بر تراز کلی تجارت تأثیر بگذارد.

 

تراز تجاری به عنوان یک شاخص اقتصادی
کاربرد داده های تراز تجاری به عنوان یک شاخص اقتصادی به کشور بستگی دارد. مهم‌ترین تأثیر عموماً در کشورهایی با ذخایر ارزی محدود دیده می‌شود ، جایی که انتشار داده‌های تجاری می‌تواند باعث نوسانات بزرگ در ارزهای آنها شود.

داده‌های تجاری معمولاً بزرگترین جزء حساب جاری است که توسط سرمایه‌گذاران و متخصصان بازار برای نشانه‌هایی از سلامت اقتصاد به دقت نظارت می‌شود. کسری حساب جاری به‌عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی (GDP)، به‌ویژه، برای نشانه‌هایی ردیابی می‌شود که نشان می‌دهد کسری غیرقابل مدیریت است و می‌تواند پیش درآمدی برای کاهش ارزش پول باشد.

با این حال، کسری تجاری موقت ممکن است به عنوان یک شر ضروری تلقی شود، زیرا ممکن است نشان دهد که اقتصاد به شدت در حال رشد است و برای حفظ شتاب نیاز به واردات دارد.

تراز تجاری یک شاخص کلیدی برای سلامت یک کشور است. به طور کلی، به نظر می رسد سرمایه گذاران و متخصصان بازار بیشتر نگران کسری های تجاری هستند تا مازاد تجاری، زیرا کسری های مزمن ممکن است پیش درآمدی برای کاهش ارزش پول باشد.

 

پیشرفت های تکنولوژیکی
پیشرفت‌های فناوری می‌تواند با تأثیرگذاری بر توانایی آن در تولید، صادرات و رقابت در بازارهای جهانی، تراز تجاری کشور را به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار دهد. این پیشرفت‌ها می‌تواند به تنوع صادرات، تجارت الکترونیک و تجارت دیجیتال، بهینه‌سازی زنجیره تامین و استفاده کارآمدتر از منابع منجر شود.
افزایش رقابت صادرات را می توان از طریق فرآیندهای تولید کارآمدتر، کیفیت بالاتر محصول و توسعه کالاها و خدمات پیشرفته به دست آورد. علاوه بر این، یک کشور می تواند با تجارت با مجموعه متنوع تری از مشتریان، تنوع ایجاد کند. به عنوان مثال، تجارت الکترونیک و تجارت دیجیتال به کشورها این امکان را می دهد که به طور موثرتری به مصرف کنندگان بین المللی دسترسی پیدا کنند.

با این حال، تاثیر پیشرفت های تکنولوژیکی بر تراز تجاری یک کشور به عوامل متعددی بستگی دارد. اولاً، کشور باید زیرساخت‌های فن‌آوری قوی برای مدیریت چنین نوآوری‌هایی داشته باشد. دوم، باید پذیرش گسترده تکنولوژیکی را تجربه کند. سوم، هنوز باید تقاضای جهانی برای محصولات آن وجود داشته باشد.

در گزارش کسری تجاری ژوئن ۲۰۲۳ وزارت بازرگانی ایالات متحده، کسری تجاری ایالات متحده با چین (۲۲.۸ میلیارد دلار)، اتحادیه اروپا (۱۸.۲ میلیارد دلار) و مکزیک (۱۲.۹ میلیارد دلار) بیشترین کسری تجاری را داشت. بیشترین مازاد تجاری مربوط به هلند (۴.۶ میلیارد دلار) بود.

منابع طبیعی
منابع طبیعی یک کشور می تواند تاثیر بسزایی بر تراز تجاری آن داشته باشد. منابع طبیعی فراوان و با ارزش مانند مواد معدنی، نفت، گاز، محصولات کشاورزی و الوار می توانند درآمدهای صادراتی قابل توجهی ایجاد کنند. این صادرات با وارد کردن ارز به تراز تجاری کمک می کند.

قیمت‌های بازار جهانی منابع طبیعی می‌تواند به دلیل عوامل عرضه و تقاضا، رویدادهای ژئوپلیتیکی و روندهای اقتصادی در نوسان باشد. قیمت های بالای کالاها می تواند منجر به افزایش درآمد صادراتی و تعادل تجاری مطلوب شود، در حالی که قیمت های پایین می تواند اثر معکوس داشته باشد. مانند سایر مقوله‌هایی که در سرتاسر موضوع مورد بحث قرار می‌گیرند، هنوز باید تقاضای جهانی برای کالا وجود داشته باشد.

برخی از کشورها ممکن است به شدت به یک منبع واحد برای درآمدهای صادراتی وابسته باشند و ترازهای تجاری نوسانی را تجربه کنند. کاهش ناگهانی قیمت ها یا کاهش تقاضا برای آن منبع می تواند منجر به کسری تجاری و چالش های اقتصادی شود. از طرف دیگر، یک سال زراعی ضعیف یا کاهش تولید مواد معدنی گرانبها برای یک دوره معین ممکن است بر توانایی تجارت کشور تأثیر منفی بگذارد.

در یک نکته مشابه، اتکای بیش از حد به منابع تجدیدناپذیر می تواند در طول زمان منجر به تخلیه شود. با کاهش ذخایر منابع، درآمدهای صادراتی ممکن است به دلیل عدم دسترسی کاهش یابد، که به طور بالقوه بر تراز تجاری و ثبات کلی اقتصادی تأثیر می گذارد. تا حدودی به طور مشابه، در نظر بگیرید که چگونه ورودی های مورد نیاز ممکن است بر این خروجی ها تأثیر بگذارد. برای مثال، کشورهایی که قادر به واردات کود نیستند، ممکن است در صورت اتکا به برداشت محصولات، تراز تجاری نامطلوبی را تجربه کنند.

شرایط اقتصادی جهانی
شرایط اقتصادی جهانی نقش مهمی در شکل دادن به تراز تجاری یک کشور دارد. روندهای اقتصادی، نرخ رشد، نرخ ارز و تقاضای کلی جهانی می تواند به طور قابل توجهی بر فعالیت های صادرات و واردات یک کشور تأثیر بگذارد. به طور کلی، رشد قوی اقتصادی جهانی تمایل به افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات دارد و صادرات یک کشور را افزایش می دهد.

در دوره های رونق اقتصادی بالاتر، ممکن است اعتماد مصرف کننده بالاتر باشد. اعتماد مصرف کننده بالاتر می تواند به دلیل درآمد بیشتر یا هزینه کمتر بدهی، هزینه های مصرف کننده را تحریک کند. وقتی شرکای تجاری اصلی رشد را تجربه می کنند، ممکن است قدرت خرید بیشتری داشته باشند که منجر به تقاضای بالاتر برای صادرات یک کشور شود.

از سوی دیگر، در طول رکود یا کندی اقتصاد جهانی، تقاضا برای کالاها و خدمات اغلب کاهش می یابد. این کاهش تقاضا می تواند منجر به کاهش درآمد صادراتی و کاهش بالقوه تراز تجاری شود. احساسات اقتصادی و درک ریسک می تواند بر رفتارهای معاملاتی تأثیر منفی بگذارد.

سطوح درآمد داخلی و بین المللی
سطح درآمد، چه در داخل و چه در کشورهای شریک تجاری، به طور قابل توجهی بر تراز تجاری یک کشور تأثیر می گذارد. هر دو عامل کلان اقتصادی بر تقاضای مصرف کننده برای کالاها و خدمات و مقرون به صرفه بودن نسبی واردات و صادرات تأثیر می گذارد.
تقاضا برای کالاهای وارداتی می تواند تحت تأثیر سطوح درآمد بالاتر باشد که می تواند منجر به افزایش تقاضا برای کالاهای لوکس و کالاهای وارداتی با کیفیت بالا شود. در همین حال، کشورهای کم درآمد ممکن است واردات کالاهای اساسی را در اولویت قرار دهند. به طور کلی، هر چه افراد یک کشور از رفاه بیشتری برخوردار باشند، احتمال افزایش تقاضا برای آن شرکت برای نه تنها کالاهای بیشتر، بلکه برای کالاهای لوکس بیشتر است.
کشورهای با درآمد بالاتر همچنین ممکن است در صنایع سرمایه بر سرمایه گذاری کنند، در حالی که کشورهای با درآمد پایین ممکن است در بخش های کارگر بر یا استخراج سرمایه گذاری کنند. این ممکن است بر کالاهای لازم برای نیروی کار و برنامه توسعه کشور تأثیر بگذارد.

جمعیت شناسی
آمارهای جمعیتی بی شماری وجود دارد که ممکن است بر تراز تجاری یک کشور تأثیر بگذارد. کشورهای با جمعیت زیاد می توانند بازارهای مصرف قابل توجهی داشته باشند که به طور بالقوه منجر به مصرف داخلی و تقاضا برای کالاهای تولید داخل و وارداتی می شود. به طور مشابه، رشد سریع جمعیت می تواند منجر به افزایش در دسترس بودن نیروی کار شود که ممکن است به افزایش تولید داخلی و به طور بالقوه صادرات کمک کند.

همچنین به طور کلی، جمعیت جوان می تواند منجر به مشارکت بیشتر نیروی کار و افزایش بالقوه بهره وری شود. این امر می تواند از صنایع صادرات محور حمایت کرده و توانایی کشور را برای تولید و صادرات کالا افزایش دهد. در طرف دیگر این طیف، پیری جمعیت ممکن است منجر به کاهش نیروی کار شود که بر تقاضا برای کالاها و خدمات خاص تأثیر می گذارد و بر الگوهای تجاری تأثیر می گذارد.

بسیاری از عوامل دیگر نیز وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند که هر کدام بسیار پیچیده هستند. به عنوان مثال، در نظر بگیرید که چگونه یک جامعه تحصیل کرده تر یا از نظر فیزیکی سالم تر می تواند تراز تجاری یک کشور را افزایش دهد. این مجموعه وسیعی از جمعیت‌شناسی ممکن است الگوی مصرف و گرایش‌های تجاری یک کشور را تغییر دهد.
شوک های اقتصادی جهانی چگونه بر تراز تجاری یک کشور تأثیر می گذارد؟
شوک‌های اقتصادی جهانی، مانند بحران‌های مالی یا رکود، می‌توانند با تأثیر بر تقاضا برای صادرات، قیمت کالاها و جریان‌های تجاری کلی، تراز تجاری یک کشور را تحت تأثیر قرار دهند و به طور بالقوه منجر به عدم تعادل تجاری شوند. همه چیز به طور کلی برابر است، شرایط اقتصادی ضعیف تر ممکن است رشد اقتصادی را محدود کند و ممکن است دستیابی به تراز تجاری مثبت خالص را برای برخی کشورها دشوارتر کند.

اهمیت مازاد تجاری یا کسری تجاری چیست؟
مازاد تجاری زمانی رخ می دهد که یک کشور کالاها و خدمات بیشتری را نسبت به واردات خود صادر می کند و منجر به صادرات خالص مثبت می شود. این می تواند به رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و افزایش ذخایر ارزی کمک کند. از سوی دیگر، کسری تجاری زمانی اتفاق می‌افتد که واردات بیش از صادرات باشد و به طور بالقوه منجر به افزایش استقراض، کاهش ذخایر ارزی و عدم تعادل اقتصادی شود.

چگونه تراز تجاری مثبت به رشد اقتصادی کمک می کند؟
تراز تجاری مثبت می تواند با تقویت تولید داخلی، ایجاد شغل و افزایش درآمد حاصل از فروش صادراتی به رشد اقتصادی کمک کند. همچنین می تواند ذخایر ارزی یک کشور را که برای ثبات در معاملات بین المللی ضروری است، افزایش دهد.

کسری و مازاد تجاری چگونه با ارزش ارز یک کشور تعامل دارد؟
کسری تجاری می تواند به دلیل افزایش تقاضا برای ارزهای خارجی برای پرداخت واردات، بر ارزش پول یک کشور فشار نزولی وارد کند. مازاد تجاری می تواند منجر به افزایش ارزش پول شود و به طور بالقوه بر رقابت پذیری صادرات تأثیر بگذارد.

خط پایانی
تراز تجاری تفاوت بین صادرات و واردات کالا و خدمات یک کشور است. برخی از عوامل موثر بر تراز تجاری عبارتند از رقابت پذیری صادرات، نرخ ارز، تقاضای مصرف کننده، سیاست های تجاری، رشد اقتصادی، پیشرفت های تکنولوژیکی، منابع طبیعی، و مشکلات فردی.